نیلوفر و باران.....
سلام به همهی دوستای مهربونم.
خوشحالم که امتحانات بعضیهاتون تمام شده و در حال استراحت هستید و امیدوارم اونهایی هم که امتحاناتشون تمام شده این روزها و شبها با جدیت درس بخونن تا موجب سرافرازی باشند.
زیاد وقتتون رو نمیگیرم. یکی از دوستا پیام داده بود که روی نت جمع بشیم من زیاد موافق نیستم. تو کلاس که هستیم اول اینکه دور همیم و خندهها و شادیها همه یکجا منتقل میشه و نشاط خاص خودش رو داره دومی که از اولی هم خیلی مهمتره و باید اول میگفتم حالا دوم میگم و شما هم ببخشید اگر اول نگفتم و دوم شد اینکه تو کلاس لااقل باید جانب احتیاط رو حتی المقدور رعایت کرد اگر اینجا کلاس راه بیاندازید چهار روز دیگه همتون میشوید مثل من و همین چهارتا اعتقاد درست و حسابی رو هم که دارید از دست میدهید. یکجااااااااااا
پس فکر اینترنت رو از ذهنتون بیرون کنید و بذارید هراز چند گاهی دور هم جمع باشیم همونجا تو سازمان که لااقل ترمز من هم کشیده بشه و زیاد پرحرفی نکنم......(نخندید کی تا حالا دیگه من پرحرفی کنم اصلا من سرکلاس حرف میزنم م م م م م ).
اینها شوخی بود که یه کم بعد از امتحاناتتون بخندید و شاد باشید. من سهشنبهها ساعت ۱۰ تا ۱۱ روی اینترنت هستم. اگر کسی کاری داشت درخدمتش هستم. با این آی دی Jame_may@yahoo.com
حسن ختام هم چند خط شعر که یکی از دوستان برام ایمیل کرده بود و چون خیلی به دلم نشست براتون اینجا نوشتم...
شعرهايم همه تقديم تو باد!
زكه پنهان مي كني راز دل خسته خويش......
ز خدايي كه خودش مي داند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عشق وحشي تر از آنست كه
پنهان ماند!!!!!!!!!!!!!!!!!
البته منهم در چند کلمه جواب دادم که:
نیلوفر و باران در تو بود جنگل و فریادی در من
ویادمان باشد که به قول زنده یاد احمد شاملو:
قلب را شایستهتر آن که به هفت شمشیر عشق در خون نشیند......
در پناه یزدان پاک پیروز و سربلند باشید.
من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من!